آخر چرا من؟منی که به همه لبخند میزدم؟!صمیمیتم زبانزد بود؟؟چرا من؟
حالا دیگر خودم را فراموش کردم...لبخند زدن را...غم وجودم را احاطه می کند؛تامغز استخوان...
خنده هایی که دیگر دلی نیست...من سنگ هم نیستم...ولی خودم را گم کرده ام!
دلم برای خودم های گذشته تنگ شده...مانند ماهی درون تنگی که دلش برای دریا لک زده...
دوست دارم به گذشته برگردم...دوباره کودک شوم و فقط از دنیا خنده های واقعی و گریه های گذرایش را بفهمم
دلتنگ خودم،بد شده ام...
+لطفا همه برام دعا کنید،این روزا اصلا حالم خوب نیست...
حال دلتون خوب (:
خیلی ممنونـ.:)
همونطور که شادی زود تموم میشه و میره
مشکلات و غصه ها هم میگذرن و میرن ...
واقعا هم همینطوره
حال خوب و بعد هست ولی درست میشه نگران نباش ..
راستی !
دعوتت میکنم به چالش داستان من و وبلاگ نویسی !
پست آخرم رو بخون ..
سلام دکتر جان
:)
D:
خدا خیلی بزرگه
درست میشه.
سلام
من همیشه گفتم،نمیتونم دعا کنم اما میتونم آرزو کنم.
خلاصه روزای خوب و بد هستش،امیدوارم بتونی درست ردشون کنی. :)
بهترین آرزوها گاهی وقت ها از بهترین دعا زود تر اتفاق میوفته :)
میگذره گرچه به سختی..
انشاالله روزهای خوبم میان :)
طول میکشه ولی بالاخره تموم میشه...
منم به امید تمومی این همه سختی زنده ام ...
انشالله
:)))
با منید؟
(به پشت سرش نگاه می کند)
اِه انگار واقعا با منید.
راستش...چیزی برای نوشتن نداشتم و امروز هم یه پست گذاشته بود، با خودم گفتم وراجی کار خوبی نیست :)
خوشحالم که یکی منتظر پرند و چرندیاتمه.
پ.ن:شما رو به چالش نامه ای به خود گذشته دعوت می کنم. خودمم الان می نویسم :)
بله باشمام :)
مواظب خودتون باشید
خیلی ممنون از حضورتون
I'm tired of smiling
My muscles are crying
But all the thing l want
Is a faraway running
شادی فراموش کردن لبخند خوب باشه بعضی وقتا.
بعضی وقتا که انقدر به زور یا به هر دلیل دیگه ای لبخند میزنی، از وقتایی که لبخندت نمیاد بدترن
آره دقیقا همینطوره
سلام دوست عزیز ممنون میشوم به این وبلاگ سر بزنی **************
چاکریم داداش ^_^
نه واقعا جدی گفتم خیلی حرفات روم تاثیر گذاشت
روزای بد زیادی رو گذروندم...
خیلی وقتا هم بی خیال بودم اما توصیه ای دارم
زودتر بلند شو چون داستانت واسه هیچ کس مهم نیست.
هر کاری رنجی داره؛ رنجایی که تحمل میکنیم دو نوع بیشتر نیستن، اولیش رنجه نظمه و دیگری رنجه بی خیالی و حسرت!
زودتر بلند شو و رنج نظم رو به جون بخر تا تغییر کنی! وگرنه ماهای بعد هم لنگه ماهای قبلیت می گذره!
از صراحت سخن جدا پوزش اما امیدوارم اوج گرفتنت رو ببینم :)
واقعا حرف هایی که الان زدید خیلی برام تسکین روح بود...
هیچ وقت زمان به گذشته برنمیگرده
اما همین شکلی هم نمی مونه، میگذره میگذره...
درسته